برای دردانه ام

هفته ي اول مهد كودك

1393/3/8 8:10
نویسنده : مامان دردانه
1,584 بازدید
اشتراک گذاری

نفسم

الان كه در حال نوشتن اين پست هستم يك هفته از مهد رفتن شما ميگذره.روز اول رو كاملا برات در پست قبلي شرح دادم حالا بريم سراغ روزاي ديگه ي هفته ي اول

روز دوم : شنبه بود و بنده مرخصي گرفته بودم كه هم شما رو ديرتر ببرم و زودتر بيام دنبالت و هم به كاراي خودم برسم. به خاطر وقت دندانپزشك من مجبور شدم شما رو با ناز و نوازش زودتر از خواب بيدار كنم و لباساتو پوشوندم و حدوداي ساعت 8:45 بردم مهد كودك دوباره بسيار راحت از من جدا شدي و دستت رو دادي دست شهناز جون و رفتي  داخل مهد . بعد از اتمام كارام ساعت 11:30 اومدم دنبالت و گفتند كه مهرسا داره بازي ميكنه و نمياد و لطفا يكساعت ديگه بيايد . و اين شد كه 12:30 اومدم دنبالت كه چون ناهار ميخوردي منتظر شدم كه ناهارت رو تموم كني و برگرديم خونه . مهد يه ليست بلند بالا بهم داد كه برات تهيه كنم و با خودت رفتيم و همه ش رو خريديم . اين ليست شامل:مقواي رنگي تك رو 3 عدد ؛ مقواي فابريانا 3 عدد  ؛ كاغذ رنگي در 5 رنگ ؛ دفتر خط دار و دفتر نقاشي ؛ مداد رنگي و مداد شمعي و رنگ انگشتي 3 رنگ ؛ چسب ماتيكي و مايع و نوار چسب ؛ قيچي ؛ قمقمه جامدادي ؛ كلاسور و كاور ؛يك بسته برگه a4؛دمپايي ؛ دفترچه يادداشت )واي كه چه كيفي داشت....چشمک

روز سوم : امروز ديگه شما رو 7:20 دقيقه بردم مهد و گفتم هر زمان كه ديگه خسته شدي بهم زنگ بزنن و بيام دنبالت . موقع پوشوندن لباس بيدار شدي و مهد هم ديگه نخوابيده بودي. ساعت 12 زنگ زدم كه بپرسم در چه حالي كه مخدير مهربونت گفت كه بازي ميكنه اما يكبار پرسيده مامانم كجاست و براش داستان خونديم و ديگه يادش رفته اما نذاريد كه دوباره بپرسه و بهتره كمي زودتر بيايد دنبالش .منم مرخصي گرفتم و 1 اومدم دنبالت ... ديدم كه باز دستشويي نرفتي و .... و به اونا گفتي فقط خونه خودمون و بابا بزرگ ميرم دستشويي و ازم پرسيدن كه دستشوييتون مدل خاصيه كه جواب منفي دادم و نهايتا گفتم كه از لگن استفاده ميكني و ازم خواستن كه لگنت رو يه مدت ببرم مهد.

روز دوشنبه : 7:15 تا 2:15 مهد بودي و تونستي بودي دستشويي بري و بهت يه عروسك كوچولو داده بودن كه وقتي اومدم دنبالت با ذوق و شوق زيادي بهم نشون دادي ... صبح هم نخوابيده بودي

روز سه شنبه به مناسبت مبعث رسول اكرم (ص) تعطيل بود

روز چهارشنبه : دوباره از 7:15 تا 2:15 مهد بودي . صبح با وجوديكه خواب تحويلت دادم گفتن كه نخوابيدي اما خودت گفتي كه خوابيدم و دوباره دستشويي رفته بودي و بهت يه ماسك هديه داده بودن .

روز پنج شنبه : بابا ساعت 9 برده بود شما رو و من هم 1:15 اومدم دنبالت . 5 شنبه ها ميتوني كه اسباب بازي ببري و برات وسايل پزشكي (خانم دكتري ) گذاشتم

و اما اسم مربي مهربونت سميرا جون هست كه من تاحالا موفق نشدم زيارتش كنم .. خانم "سميرا شعباني "

روزاي اول زياد اونجا صحبت نميكردي و كاملا مشخص بود اما از روز سوم به بعد بهتر شدي و ميفهميدم كه اونجا هم صحبت ميكني...كل حرفايي كه اين مدت راجع به مهد زدي زياد نبوده و مدام سوال ميكنم اما نميتوني درست جواب بدي. از بين غذاهايي كه مهد خوردي سوپ و اش و عدس پلو با ماست رو نام بردي. از سرسره اي كه ميره داخل اب سوال و اما ماهي نداره هااااااااااااااااااا؛ از پسري به اسم آروين (كه شما آلوين ميگيخندونک) و ميگي كه شما رو اذيت ميكنه عصبانی...؛ مامان ماه و بابا خورشيد و مهرسا ستاره ؛ رنگهاي اصلي ؛ رنگين كمان 7 رنگه ....

اسم همكلاسيها و تعدادشون رو نميدوني و خيلي از سوالات ما رو بي جواب ميزاري.

 در ضمن با مديرتون هم آشنا شدم و بسيار هواي شما رو داره و خيلي برخورد خوب و گرم و صميمي ازشون ديدم .راستي روز بعد از خريد وسايل (نزاشتم خونه باز كني و خواستم آكبند تحويل مهد بدم ) وقتي اومدم دنبالت با ناراحتي گفتي مامان خانم مربي نداد من با همه چيزايي كه خريده بودي بازي كنم ... و برات توضيح دادم كه نميشه همش رو يكجا بده و به مرور باهاشون كار خواهي كرد. مفهوم قمقمه ؛ جامدادي ؛ رنگ انگشتي و چيزاي ديگه رو هم درك كردي.

خيلي خوشحال هستم كه هفته ي اول مهد رو به خوبي پشت سر گذاشتي و زود با مربي ها و كادر مهد كودك ارتباط برقرار كردي ...عزيزترينم اميدوارم هميشه موفق باشي و پله هاي ترقي رو يكي پس از ديگري پشت سر بزاري........ بي نهايت دوست دارم ...

کوله پشتی و دفتر نقاشی و مداد شمعی روز اول مهد مهرسا

وسایلی که مهد گفته بود که برا مهرسا خریده بشه

هدیه هایی که مهد در هفته ی اول به مهرسا داده ..شامل عروسک کوچولو ؛ ماسک ؛ خط کش و کتاب

چهار تا هدیه و جایزه ای که مهد تو هفته اول به مهرسا داد

اولین دوچرخه مهرسا که  به مناسبت ورودش به مهد براش خریدیم البته یه هفته زودتر....دورچرخه مهرسا جون

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)