نوروز سال 91(سال نهنگ)
شیرین تر از جانم
به اندازه تمام شکوفه های بهاری برات آرزوهای خوب دارم
تحویل سال 91 ساعت 8 و 44 دقیقه صبح روز اول فروردین بود . بعد از بیدار شدن آماده شدیم و رفتیم خونه بابایی ؛ خاله جون (خاله مامانی)هم به اتفاق خانواده از تهران اومده بودند . امسال بر خلاف هر سال که از چند دقیقه قبل از تحویل سال سر میز و سفره هفت سین مینشستیم و دعا میخوندیم ؛ سرپایی وارد سال نو شدیم .هر کی یه جا بود و خلاصه اینم از امسال ما.{شما دقیقا 7 ماه و 19 روزه بودی}امسال یه فرق خیلیییییییییی بزرگ با سالهای قبل داشت و اون بودنت تو جمع ما بود .الهی که صد ها عید ببینی دخترم.
اکثر اقوام در سفر بودن .اینه که نه مهمون زیادی اومد نه جای زیادی رفتیم . اما شما تو اولین سال تولدت حسابی عیدی جمع کردی. لازمه اینم بگم که از پسر عمه(وحید جون) هم عیدی گرفتی و به گفته خودش تا حالا اولین کسی هستی که بهت عیدی داده.امسال هم بخاطر تو جایی نرفتیم . گفتیم اذیت میشی. جاهای نزدیک که همه سرد و جاهای دور هم که درست نبود با تو دختر فسقلی بریم. انشالله کمی که بزرگ شدی عوض این مدت رو در میایم.چند جا عید دیدنی رفتیم و هم من و بابایی هم شما بد خوری کردیم . از شکلات گرفته بهت دادیم تا پاستیل....البته ریز ریز و خیلی کم . خلاصه کلی حال کردی.یه مطلب دیگه اینکه شب عید رفتیم فست فود کاج و سفارش ماهی قزل آلا دادیم که خیلی خوشمزه بود یه ذره کوچولو گذاشتم دهنت و خیلی خوشت اومد و رستوران رو گذاشتی سرت و گریه کردی و منو هی مجبور میکردی بازم بهت ماهی بدم .
انشالله که امسال برای همه سال خوبی باشه .راستش زیاد نتونستیم کار خاصی برا سفره هفت سین انجام بدیم سبزه های کوچولو با گندم و عدس ؛ درست کردن ظرفهایی به شکل نهنگ با مقوای سورمه ای و خرید ٣ تا ماهی که یکیش از همه کوچولوتر بود.و اینم چند تا از عکسای سفره هفت سین که من و بابایی برات درست کردیم .
لباس عيد:
1) بلوز سفيد دور يقه و سر آستين چين چيني؛ سارافون طوسي روشن با خالهاي صورتي روشن ؛ جوراب شلواري صورتي روشن (رنگ خالهاي سارافون) ؛ پاپوش سفيد با خالهاي سفيد و تل پاپيون دار صورتي روشن
2)بلوز سفيد با عكس دختر و گل ؛ شلوار بنفش سير دمپا گشاد؛ جوراب سفيد با گل(شبيه گلهاي روي بلوز) ؛ كت بنفش روشن با گلهاي درشت بنفش سير و سرخ آبي و تل صورتي با پاپوش سفيد