عملکرد مهرسا جونم در ماههای مختلف

سه ماهگی:
موقع بغل کردن از یقه میچسبی و یا از گردنبند من.
هر از گاهی یه حبابهایی مثل تف رو خط لبت ایجاد میکنی.
بعضی وقتها موقع شیر دادن با دستای کوچولوت شیشه رو میچسبی. البته گاهی با یکدست و گاها با هر دو دست.
چرخ میخوری رو زمین . یعنی با محوریت باسن دور خودت میچرخی.یاد دنده عقب میری در وقت تعویض وقنی رو تشک تویض گذاشتیمت و اغلب وقتی باز هستی .
خنده هات دیگه با صدا شده و از حالت لبخند و تبسم گذشته.
بیشتر موهای روی پیشونیت ریخته.
مژه هات بلند تر شده و کمی تاب دار و ابروهات هم انگار میخواد پیوسته بشه.
هر وقت تعجب میکنی یا میترسی چشمات رو گشاد میکنی .
خدا رو شکر گرفتگی بینی زیادی نداری قبلا بیشتر بود و همینطور دل درد . قطره بینی و Infacol رو دیگه بهت نمیدیم از 12 ساعت و فقط محبور باشیم میدیم
موقع عوض کردن جا یا پوشوندن لباس پاهاتو سفت و صاف میکنی و نمیزاری زانوات خم بشن.
اغلب  موقع خوابیدن بالای سرت رو نگاه میکنی یعنی چشمهاتو به بالاترین جای ممکن میبری
هنوز 40 روزه نشده بودی که یکی دو تا از سرهم های جوراب دار برات کوچیک شد و الان هم چند دست دیگه رو کتار گذاشتیم و لباسهای دیگه کم کم داره اندازت میشه . یعنی در واقع دیگه سایز 1 میپوشی.
ببخشیدا بی ادبیه اما خیلی با مزه زور میدی و بعد از اتمام زور دادن رو ابروهات یک خط قرمز رنگ بوجود میاد و بعد از بین میره.
بی رحمیه اما گریه هات هم خیلی قشنگه چند جور مدل گریه داری.یکی که گرسنگیه خیلی نازه و دل رو میسوزونه آخه لباتو غنچه میکنی و گریه میکنی و یکی هم که مال نق زدن و لوس شدنه هم بامزه هست گوشه های لبت آ وریزون میشه پائین و گریه سر میدی
شبها حدود 5- 6 ساعت میخوابی . تقریبا 11 میخوابی و یکبار 4 یا 5 بیدار میشی.
تا یه ذره گریه میکنی چشمات پره اشک میشه .
خیلی حساس هستی مثلا وقتی بابا داشت شیرتو میداد و خمیازه کشید کلی گریه کردی.
هفته آخر 2 ماهگی رو صداهای بلند در میاری و خنده های بلند. و عکس العمل های جالب
از اینکه موقع بیرون بردن کلاه سرت بزاریم هم خیلی بدت میاد

چهار ماهگی:

وقتی بغل بابایی(بابای مامان) هستی و من میخوام بغلت بگیرم کاملا خودت رو جلو میاری . فدات بشم که منو شناختی  .
موقع بغل کردن هی وول میخوری و خودت رو به جلو پرت میکنی.
از زمین که میخوایم بلندت کنیم و در واقع از حالت خوابیده بغلت بگیریم کمرت رو بالا میاری و سرت رو جلو و یه کوچولو زبونتو میاری بیرون در واقع تلاش میکنی بلند شی.
موقع تعویض جا یا لباس با دست راست پای راستت رو نگه میداری.
مدام دستهاتو یا آستینت رو میخوری .یا وقتی بغل هستی شونه ی ما رو مک میزنی .
خنده های هه هه میکنی تو حموم یا وقتی قلقلک میدیم . از زیر گردن و زیر بغل
روزهای آخر ٤ ماهگی سعی کمی غلت بزنی و میزنی البته فقط روی طرف راست(احنمالا دست راست خواهی بود) اما نمیتونی برگردی جای اولت و گریه میکنی
به لوستر توجه نشون میدی و حرف میزنی
کم کم کاملا مشخصه که اشناها و غریبه ها رو تشخیص میدی .

 ماه پنجم :

به اداهایی که برات در میاریم عکس العمل نشون میدی و میختدی .
اسباب بازی های موزیکال رو که برات روشن میکنیم توجه نشون میدی و با دقت نگاه میکنی
 به طرف چپ هم غلت میزنی.
آینه رو میشناسی و وقتی میبریم و میگیم نی نی میخندی.
همه چی رو به سمت دهنت میبری.(قاشق؛لباس؛اسباب بازی ؛ انگشت هر کی بغلش میکنه و ... )
صدا ها و آوا های عجیب و غریب با حرکات لبات  و زبونت
از تشک بازیت استفاده کردیم و خیلی دوست داری و تمام آویزهاشو با دستت میگیری و میکشی پائین

ماه ششم:

از هر چند غلت یکیش رو برمیگردی جای اولت .
پتو تو مدام با پاهات پس میزنی .
کتاب که برات میخونم هی خم میشی و میخوای بگیری و ببری دهنت یا پاره کنی.
بغل هر کی هستی خیلی دلت میخواد هر چی دستشه بگیری مثلا کنترل تلویزیون ؛ موبایل و ...
تو روروئک گذاشتیمت و خیلی دوست داری.
وقتی دمر هستی و برگشتی مدام با پاهات به زمین میکوبی(میگن تمرین سینه خیز و تاتی هستش)
بغل هر کی هستی با دست راستت هی مدام میزنی رو دستش ؛ یا دسته ی مبل یا ...
دالی رو یاد گرفتی و من باهات دالی میکنم (خودم رو قایم میکنم یا پشتمو میکنم و بهت و بر میگردم میگم دالی کلی میخندی)
زبونت رو مدام میاری بیرون و تف میکنی.
سرت داره پوسته پوسته میشه که میگن داره پوست تازه در میاره و گاها میخارونی (انقدر ناز مثل آدم بزرگا سرتو میخارونی)
این ور اونورت بالش میچینیم که برنگردی که من به کارم برسم از روشون رد میشی.

  ماه هفتم:

نشستن بدون تکیه گاه البته کوتاه مدت و زیر نظرمون از روز ١٣ بهمن ٩٠(٦ ماه و ٥ روزه)
با روروك كاملا دنده عقب ميري اما جلو نميتوني بياي
صداهاي خاص در مياري مثل ني ني هايي كه بهشون ميگي مثلا عمو رو بترسون و .....
با شكم سينه خيز ميري. يه چيزي رو دور ميزاريم و خودت رو بالاخره بهش ميرسوني
از چيزاي نايلوني خيلي خوشت مياد و مارك ها(هر جا هر چيزي مارك داشته باشه ميكني تو دهنت مثل مارك شالگردنت؛ مارك ساكت ؛ مارك تشك بازيت و ...)
چندين غلت رو با هم ميزني و پشت سر هم از اينور به اون ور اتاق و در هر دو سمت راست و چپ
يه جور خاصي ميكني وقتي رو زمين دراز كشيدي كه يه پات رو ميندازي رو اون يكي و از يه دستت استفاده ميكني و تكيه گاه و اون يكي آزاد (مثل كسي كه ميخواد خوابيده تلوزيون ببينه و ...)
تقريبا از غذاهاي خودمون هم ميچپونم بهت خيلييييييييييييييييييي كم همه رو دوست داري.
بغل هر كي هستي گردنبند ؛ گوشواره ؛ سگگ ؛ دكمه ؛ عينك  و ... رو ميگيري و گاهي موهاي منو

ماه هشتم :

بعضي وقتها كاراي ما رو تقليد ميكني . مثلا ما روي ميز بزنيم تو هم ميزني يا ما الكي سرفه كنيم اين كارو ميكني.
مدام زير ميزها ميري . ميز جلو مبلي ؛ ميز عسلي و ...
خودت رو به ضبط ميرسوني و قسمت پائينش رو باز ميكني و دكمه ها رو انگولك ميكني.
تقريبا از بيشتر غذاها يكبار بهت چشوندم.
سينه خيز نظامي ميري.دقيقا انگار آموزش دادن بهت.
اصولا بجاي بازي با اسباب بازي هاي خودت با وسايل خونه و بزرگترا ور ميري. ساكن ؛ جارو برقي ؛ توتال كور ؛ ضبط ؛ تلفن و كنترل (ريموت) تلوزيون و ... خيلي دوست داري
با روروئك جلو هم ميتوني بري خصوصا روي موكت و سراميك

ماه نهم و دهم :

چهار دست و پا میری
از هر وسیله ای برای ایستادن استفاده میکنی
دو تا دندون داری و سومی هم داره در میاد
نون یا پلو و... رو تو یه بشقاب جلوت میزارم و خودت با دست بر میداری و میخوری
هر چیز ریزی رو که از زمین بر میداری سریع میزاری دهنت
چند تا کلمه بلدی مثل جیزا ؛ گل ؛‌ددر ؛‌نی نی ؛‌شیر ؛‌جیش ؛‌بابا ؛‌ماما ؛‌ مینا ؛‌توپ ؛‌گردنبند ؛‌خرس و... 
 نانای ؛‌بای بای ؛‌بیا ؛‌بوس و... رو انجام میدی
خیلی از کلمات رو که ما میگیم با زبون خودت تکرار میکنی
گل ؛‌نی نی و جیزا رو با دیدن بیان میکنی...

 ماه يازدهم :

6 تا دندون داري (2 تا پائين و 4 تا بالا )
سريع از هر چي كمك ميگيري و بلند ميشي حتي وقتي دستت پره و چيزي تو دستته
صداي هاپو(باب باب)؛صداي ببعي (ب ب ) ؛ صداي جوجو ( جيك جيك  ) ؛ صداي پيشي (مومو ) رو بلدي
بوس ميكني و ناز اما نازت كمي خشنه و محكم
در در رو كاملا متوجهي و هر كي لباس ميپوشه يا به تو لباس بپوشونيم و كسي از در بره بيرون سريع ميگي در در
تقريبا خيلي از كارارو تقليد ميكني كثل خنده الكي ؛ سرفه الكي
ميوه و غذا رو بيشتر از شير دوست داري