برای دردانه ام

مهرسا خانم

1390/9/12 10:58
نویسنده : مامان دردانه
1,739 بازدید
اشتراک گذاری

امیدم

چند روز بیشتر نمونده که وارد 5 ماهگی بشی . تو این مدت حوادث زیادی اتفاق افتاده که اغلب ناخوشایند بوده . کلا بجز تولد تو که اوج خوشبختی ما بود سال زیاد جالبی نبود کلا برای خانواده عمو  ها و عمه ها و... . امیدوارم این روزای سخت هم بگذره . نمیدونم اگه نبودی این روزا رو چطور طاقت میاوردیم . نازنینم عاشقانه دوست دارم . بر خلاف روزا و ماه اول و دوم که شبا چندین بار بیدار میشدی و شیر میخوردی الان مثل بزرگا شب میخوابی و صبح حدود 5 الی 6 بیدار میشی . و ظهر ها هم که نمیخوابیدی و تازه 3 به بعد خوابت میگرفت دیگه میخوابی . خلاصه اینکه شدی  خانم خانما . چقدر زود گذشت این 4 ماه . کاش میتونستم هر لحظه ش رو ثبت کنم . آخه مطمئن هستم وقتی بزرگ بشی دلم برای این روزا تنگ میشی .

مهرسا در تاریخ 30 ابان 90

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)