ورود به 4 ماهگی
دختر خوبم
دیروز سه شنبه ٩ آبان به سلامتی ٣ ماهگی رو تموم کردی و وارد چهارمین ماه شدی. دختر گلم الان روبروم خوابیدی.واقعا وقنی میخوابی شبیه فرشته ها میشی.معصوم و نورانی و آرامش بخش. اگه بخوام توصیفت کنم باید بگم موهای زیادی که داشتی کمتر شده و کمی هم تاب داره؛ موهای روی پیشونیت هم نسبتا ریخته ؛ مژه هات هزار ماشالله بلند و تابداره ؛ طرف راست و چپ و زیر چونتو چنگ انداختی ؛ بینی و دهنت هم نسبتا کوشولو هستن . ابروهات هم بلند و به نظر میاد پیوندی باشه ؛ لپات هم ک ماشالله داره. لاله گوشهات به سمت بیرونه و چشمات رو به بالا و مردمک چشمات درشت و سفیدی چشمات آبیه روشن میزنه قربونت برم که خیلی خانم هستی و ذره ای منو اذیت نمیکنی. خوابت به موقع ؛ شیر خوردنت به موقع ؛ پی پی هات به موقع در کل همه چیز عالی . خیلی دوست دارم هیچ احساسی مشابه حسی که به تو دارم رو قبلا تجربه نکرده بودم . دیوانه وار دوست دارم . واقعا شدی پاره ی تنم ؛تکه ای از قلبم که بیرون از بدنم داره میتپه . همه کارات و اداهات شیرینه و روز به روز داره زیبا تر میشه. هوا ها سرد شده و کمتر بیرون میریم اما تو کل وقت منو به خودت اختصاص دادی و واقعا با وجود تو حوصلم سر نمیره و دلتنگ نمیشم.مهرسا نمیدونی چه حس قشنگیه وقتی بغلت میکنم و سرت رو روی شونه یا سینه ی من میزاری . وای خدای مهربون ممنونم که دختر خانم و نازی مثل مهرسای گل بهم دادی