برای دردانه ام

سرماخوردگي و چكاپ و كنترل ماهانه(20 ماهگي)

1392/4/5 9:34
نویسنده : مامان دردانه
1,359 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز دلم

دختر خوبم ...تو تعطیلات عید یه سرماخوردگی کوچولو داشتی اما خودم باداروهایی که میدونستم و قبلا دکترت داده بود خوبت کردم و اما بعد از مدتی سرماخوردگی مجدد بروز کرد البته بسیااااار خفیف اما قرار بود برا چکاپ ببرمت دکتر و همونجا وضعیت سرماخوردگیت رو هم گفتم .

١٨ فروردین رفتیم پیش خانم دکتر مهربونت ؛ اول کنترل قد و وزن رو انجام داد که مثل همیشه رضایت کامل داشت و بعد در مورد سرماخوردگی گفت که خفیف و ویروسی هست . نیازی به آنتی بیوتیک نداشت .تک سرفه میکردی علی الخصوص شبا و آب ریزش بینی داشتی و شبا بینیت کیپ میشد.سیتریزین ؛‌برم هگزین ؛‌شربت استامینوفن و قطره بینی کلراید سدیم داد........ سرماخوردگیت همینطوری خفیف اما طولانی مدت شد.

گوش دردت رو گفتم که مدام دستت تو گوشته و بعضی وقتها میگی اوف شده ؛ معاینه کرد و گفت چیزی نیست و گلوش تحریک میشه و موقع بلع گوشش اذیت میشه .

کم اشتهایی بعضی روزا رو گفتم که کاملا طبیعی دونست و گفت هرگز به زور غذا ندیم .خیار شور و شکلات و این جور چیزا رو پرسیدم که گفت کمش ایرادی نداره . شیر خشک رو قطع کرد چون دیگه پیدا نمیشد. قطره ها همون قبلی ها البته دیگه فروسانول پیدا نمیشه و فقط ویتان ٣٠قطره در روز.

و تخم مرغ رو البته به انوع مختلف هفته ای ٥الی ٧ مجاز دونست . و عسل رو در هر وعده شیر پاستوریزه یک قاشق چایخوری .

وزن : ١١ کیلو و قد :٨٦ سانت

و اما مورد آخر اینکه یه بار دوغ رو که تو لیوان بود ریختی زمین (عمدی) و من بغلت کردم و بردم جای دیگه که پارکت رو تمیز کنم اومدم دیدم دو پائی رفتی رو دوغ و خلاصه اوضاعی درست کردی . منم آروم زدم رو دستت و گفتم بی ادب . حالا هر کی ازت میپرسید مامان بهت چی گفت ؟ رو دستت میزدی و میگفتی بی ادب ( با لحنی بسایر جالب ) و بعد خودت ادامه میدادی دوغ و با پاهات عملی که انجام داده بودی تکرار میکردی........................

عااااااااااااااشقانه دوستت دارم و مجبورم بخاطر خودت هم که شده گاهی سخت بگیرم و بفهمونم که کدوم کارت صحیح و کدوم اشتباهه.........

قبل از رفتن به اولین عروسی با مامانی

باغ عمو جون

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

خاله آذین
7 اردیبهشت 92 11:46
خاله جون از مامان ناراحت نشیا ... مامان جون خوبیتو میخواد خوشگلم ... میخواد که تو یه دختر فوق العاده بشی ... تو باید بدونی چه کاری خوبه و چه کاری بد ...
مامان سید عرشیا
8 خرداد 92 15:30
چه وبلاگی خوبی داری. ماشالله چه دختر خانم نازی. خدا برات حفظش کنه .خوشحال می شم به من هم سر بزنی


ممنون از لطف شما ....